چهارشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۸۹

ادامه ی بحث در باب وزن و شعریت

اینبار دامنه ی بحث را کمی گسترده تر می کنم
و از عبارت "ادبیت " در برابر شعریت استفاده می کنم
به این معنی که وجود وزن در یک اثر و یا یک عبارت
به آن ادبیت می بخشد و نه لزوما شعریت.
و این مرز بسیار مهمیست که بحث های فراوانی را پیش می کشد.
و پیش تر هم در مورد آن بحث مختصری صورت گرفت.
و به همین دلیل در بسیاری از اشعار کلاسیک از شعریت خبری نیست
و تنها وزن به کار ادبیت داده است.

نکته ی مهم دیگری که در اینجا قابل ذکر است خود کلمات هستند
که گاهی در سیر تاریخی و در برابر زبان روزمره شکلی ادبی به خود می گیرند
به عنوان مثال واژه ی "خویش" که زمانی جزیی از زبان روزمره
بوده روزمرگی خود را به "خود" داده و اکنون باری ادبی گرفته
و یا فعل "گشتن" در معنی " شدن" و یا . . .

1-به کار خودم مشغول شدم

2-به کار خویش مشغول گشتم

و می بینیم که این تفاوت و تغییر به عبارت دوم ادبیت داده(در این زمان) و نه لزوما شعریت!
که ممکن است در آینده و درسیر تاریخی همین ادبیت شامل جمله اول هم بشود!

این نکته بسیار مهم و قابل بررسیست.


ادامه دارد...
...........................................

اگر کوتاه کوتاه می نوسیم به این علت است که در روزگار زمان همیشه کمیم؛
به این امید که بشود مفیدتر به همه ی بحث ها پرداخت.

روزبه سوهانی


۳ نظر:

چوپان گفت...

همین کوتاه نوشتن است که جایِ تقدیر دارد دوستِ عزیز.

یه دوست گفت...

...

امید.ب گفت...

ممنون روزبه جان . آره به خاطر قرار داشتن توی روزگار زمان همیشه کم ، سیاست خوبیه که کوتاه کوتاه می نویسی . من خودم گاهی به وبلاگ دوستی سر میزنم و می بینم یک بحث ادبی خوب رو گذاشته اما از بس طولانیه جرأت نمی کنم برم سراغش و اون رو بخونم . اما راستش رو بخوای شمادیگه اونقدر کوتاه می نویسی که آدم تا میاد چشش گرم شه مطلب تموم میشه . به هر حال من قصد فضولی کردن و ایراد گرفتن ندارم . و شاید به قول دوستمون در کامنت قبل همین کوتاه نوشتن جای تقدیر داشته باشه . به هر حال این بحث بحث خوبیه و من دنبالش می کنم . قرار دادن مفهوم ادبیت در برابر شعریت ، رو اولین بار اینجا خوندم . نمی دونم ابداع کننده اش خود شمایی یا قبلاً هم مطرح شده اما به هر حال تعبیر جالبیه .
موفق باشی .