پنجشنبه، مهر ۰۸، ۱۳۸۹

دیگر تمام شد

آری
آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند و می روند
یکی در باد
یکی در باران
یکی در مه
و بی رحم ترینشان در برف...

اما نه برف بود
نه باران
نه مه
نه باد
تنها ساعت ده و ده دقیقه ی شب بود

و آری گلم ، دلم ، این اشکها خون بهای عمر رفته ی من است...

یکشنبه، مهر ۰۴، ۱۳۸۹



غمت حقيقت مردي ست با كلاه و فشنگ
كه با تمام توان در دلم كشيده تفنگ

و صبح ها كه خيالش به كوچه مي آيد
جهان تيره ام از حال مي رود در رنگ

جهان من كه تو را دل سپرده مي خواهد
جهان مستي و خواب و سكوت وشعر و شرنگ

غمت نبرد دو ماهي ست با مد دريا
كه باد ها همه رفتند با زمانه به جنگ

تو نيستي... كه پلي نيست... جاده ها گيجند
قطارها به موازات ريل ها دلتنگ ...

و كافه ها همه تاريك و بي عبور و كبود ...
دو صندلي و دو فنجان و قهو اي از سنگ ...
غزل آزادمقدم

دوشنبه، شهریور ۲۹، ۱۳۸۹

از علي اسداللهي عنوان :يك قمار معمولي

ناگهان
آنقدر خشت روی سینه‌هایت ریخت
که شک کردیم
این دست
برای توست
که از آوار درمی‌آیی

شهر را دوباره بُر زدیم...

تو می‌توانستی هرچه بیایی
میز
فرش
گلدان
تلوزیون
.
.
.
من اما خانه‌ای می‌شوم
که قرار است روی تو بریزد...

حالا فکر کن این آجرها
همان رختخواب گرم دیشبند

کنارم بیا
و سعی کن
پاهایت از پتو بیرون نماند

تا سگ‌های امداد
دیرتر این رویا را خراب کنند...

جمعه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۹

چشمه ـ اثری از مارسل دوشان

این اثر عیناً یک ظرف پیشاب چینی ( توالت فرنگی ) است،
که توسط هنرمند در سال 1917 از یک شرکت محصولات ساختمانی
در نیویورکی خریداری شده است.
دوشان شیء را به سادگی و با نام مستعار آر. مات امضا نمود
و سپس آن را برای یک نمایشگاه هنری فرستاد.
این شی عجیب و غریب، نمونه ی بارزی از سبکی بود
که طی آن یک شی معمولی و پیش پاافتاده را در نظر گرفته
و آن را در قالبی جدید و نا آشنا و خارج از استفاده متعارفش معرفی می کنند.
از طریق این اثر بود که دوشان برای اولین بار
مفهوم شی از پیش ساخته یا « حاضر آماده » را شرح داد،
ایده ای که از آن زمان به بعد بر روی هنرمندان بی شماری تاثیر گذارد.
دوشان در سال 1917، با حمایت از این گونه مجسمه ها،
و به دلیل تعصبات هنری مرسوم ( یعنی این که هنر چیست )،
شدیدا به مبارزه طلبیده می شد.
وی چنین بیان کرد که، این مهم نیست که آیا آقای مات
با دستان خودش اثر را ساخته یا نه ؟
چیزی که اهمیت دارد، آن است که او آن را انتخاب کرده است.
بنابراین به وجود آوردن مهم نیست بلکه ایده و انتخاب مهم است.

چهارشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۹

آخرین تاش


هانیبال الخاص نقاش شهیر ایرانی آخرین رنگ خود را بر این قاب معوج زد و رفت

یکشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۹

پرسش هایی درباره ی برخورد با یک اثر هنری و شیوه ی ارزیابی

ابتدا باید از این سوال شروع کنیم که چه اثری را یک اثر هنری می دانیم؟
و شاید پس از کلی پرسش و کشمکش این سوال که :
شیوه ی برخور د ما با یک اثر هنری چگونه است؟
آیا از تعاریف و معیار های ثابتی استفاده می کنیم و یا در شرایط
مختلف به آنها انعطاف می دهیم!؟
به مثال های زیر توجه کنید:
فرض کنید یک نقاشی از لحاظ تکنیکی (بنا به قواعد هر نوع سبکی)
بسیار ابتدایی به دست شما می رسد و در مورد آن از شما نظر می خواهند
و شما نظر به ضعیف بودن و بی ارزش بودن آن می دهید.
اما بعد به شما اطلاع می دهند که این اثر یک بچه فیل در فلان باغ وحش است
آیا ارزش گذاری شما در مورد این اثر هنری متفاوت می شود؟
دلیل این تفاوت چیست؟ آیا اثر متفاوت شده یا . . .!؟
و مثال ها و پرسش های بیشتر. . .

که امیدوارم با ادامه پیدا کردن بحث به آنها بپردازیم
و به امید همراهی دوستان که امیدوارم در این بی زمانی
برای مباحث جدی وقت بگذارند
که شاید پیش برویم.

................................................
روزبه سوهانی

جمعه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۹

بگذار مداد به انتها برسد و
خطوط روسریت را
گره
به
باد
بزن
که شعرها دورتر
شاید
خاکستر سرزمینی را
به اولین بال های پروانه ای
برسانند



روزبه سوهانی