سه‌شنبه، مهر ۰۷، ۱۳۸۸

...


اگر به هم برسد دست هاي ما شيرين
مدام زير لبم مي شود خدا = شيرين

هنوز طعم لبانت به عشق مي خندد
شراب بوده مگر مادر شما شيرين؟

به مهره هاي تنم پل زدم به ديدن تو
سي و سه فاصله فرهاد مانده تا شيرين

هنوز توي همين اوّلين قدم ماندم
چطور شد كه پريدي دوتا دوتا شيرين؟

چگونه شد كه قفس در تنم فرو كردي؟
خودت شدي به تن آسمان رها شيرين؟

نگاه هاي پر از حسرت مرا ديدي...
: نرو به سمت غريبه نرو كجا شيرين؟

: نرو نياز من چشم هاي من نه نرو
بمان نرو نه نرو نه تروخدا شيرين!

كه توي اين غزل نيمه كاره مي سوزم
كه آتش نفس تو گرفته پا شيرين !!
*
آهاي مزّه ي لبهات قصّه ي انگور!
آهاي حجله ي تلخ شراب ها شيرين!

به خوا ب مي رود اين شاعر لجوج امشب
اگر خدا بفرستد به خواب ها شيرين

نه درس حس تقارن به من نمي ريزد
كه صفحه صفحه نوشته كتاب ها شيرين

سوال آخرتان هم به عشق مي بازد
كه قبضه كرده تمام جواب ها...شيرين!
تو...
... حسّ مستي يك دختر غزل بازي
عوض شده به شما انقلاب ها - فرهاد - !

نگو كه سهم تو از عشق موج مي شكند
و سهم من همه ي اين حباب ها...فرهاد...!!!








غزل آزادمقدم

۷ نظر:

rouzbeh sohani گفت...

salam ghazal
in karet joda az har naghdo nazari binahayat baram khatere angize
khoshhalam ke tou weblog gozashtish
albate az karaye ghadimitam hast.

احسان.م گفت...

عالی بود...
تبریک برای وبلاگ همراه با آرزوی بهترینها!

e گفت...

مرسي ساختارشكني قديمي!!!

غزل آزاد گفت...

سلام روزبه جان
مرور آدما بهتر از خاطره ها شونه ...
ممنون همیشه نظرات دلگرم کنند ه ست

غزل آزاد گفت...

مرسی احسان عزیز که سر زدی
گه گداری خارج از دنیای نقد برام نظرتم بذار
یعنی بی تعارف.
بازن ممنون از توجهت .

غزل آزاد گفت...

سلام ارشاد جان این کارو گذاشتم تا تلخی کار قبلی رو یواش کنه...
هر چند قدیمی
اما امیدوارم
هنوز یکم از مزش مونده باشه .

عاطفه گفت...

سلام غزل عزیزم
بهت تبریک می گم این شعرت هم مثل همی ی شعرای دیگت کودتاست.
مرسی