یکشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۹

پرسش هایی درباره ی برخورد با یک اثر هنری و شیوه ی ارزیابی

ابتدا باید از این سوال شروع کنیم که چه اثری را یک اثر هنری می دانیم؟
و شاید پس از کلی پرسش و کشمکش این سوال که :
شیوه ی برخور د ما با یک اثر هنری چگونه است؟
آیا از تعاریف و معیار های ثابتی استفاده می کنیم و یا در شرایط
مختلف به آنها انعطاف می دهیم!؟
به مثال های زیر توجه کنید:
فرض کنید یک نقاشی از لحاظ تکنیکی (بنا به قواعد هر نوع سبکی)
بسیار ابتدایی به دست شما می رسد و در مورد آن از شما نظر می خواهند
و شما نظر به ضعیف بودن و بی ارزش بودن آن می دهید.
اما بعد به شما اطلاع می دهند که این اثر یک بچه فیل در فلان باغ وحش است
آیا ارزش گذاری شما در مورد این اثر هنری متفاوت می شود؟
دلیل این تفاوت چیست؟ آیا اثر متفاوت شده یا . . .!؟
و مثال ها و پرسش های بیشتر. . .

که امیدوارم با ادامه پیدا کردن بحث به آنها بپردازیم
و به امید همراهی دوستان که امیدوارم در این بی زمانی
برای مباحث جدی وقت بگذارند
که شاید پیش برویم.

................................................
روزبه سوهانی

۱۸ نظر:

یه دوست گفت...

سلام،موضوع جالبی هست.از نظر من عموما انسانهادرحالات و جایگاههای مختلف در قبال 1 موضوع نظراتشونو به تناسب جمع تغییر میدن.البته کلی نیست.در مورد هنر هم هر شخصی به میزان ذوق وسواد هنریش و یاممکنه تعصبش نسبت به یه طرح نظر میده.و البته بسته به مکان و جایگاه افراد و مقام صحبتهاشونم داره.

ارشاد علیجانی گفت...

من خودم در این زمینه به قطعیت نرسدیم. مثلا اگر فیلم ده کیارستمی رو یه دانشجوی فیلم سازی میساخت اینقدر مورد توجه قرار میگرفت؟ من این فیلم را خیلی دوست دارم وی نمیدانم اگر کارگردان آن کیارستمی نبود حاضر بودم بعد از ۲ دقیقه به دیدنش ادامه بدم یا نه؟ در نقاشی هم همینطور. با روزبه که به موزه هنرهای معاصر رفته بودیم تابلوهای بسیاری از نقاشهای به نام معاصر جهان دیدیم که تابلویی بود با یک رنگ ثابت و مثلا یک مربع ساده در وسط آن اگر این نقاشی را خواهر کوچک من میکشد آیا موزه هنرهای معاصر آن رادر دیوار خود با افتخار آویزان میکرد؟

ميرزايي گفت...

سلام.
اگر يه اثر هنري بدست من برسد و من اونو يه شاهكار تلقي كنم بعد مشخص شه اين نقاشي يه بچه فيل ديگه در يك باغ‌وحش ديگه‌ست،احتمالا نظر من بطور كلي تغيير خواهد كرد؛چون پي ميبرم اون اثر از خوداگاهي خالقش ناشي نشده و حتما تحت تاثير شرايط(شرطي)به وجود اومده.(خوداگاهي حرف اول رو در تغيير نظر من ميزنه)
اما در موارد غير از اين اگر حرفي گريبان خود هنرمندو نگيره خوب گريبان گير مخاطب هم نخواهد شد.

zahra mahoozi گفت...

mishavad goft honar zamani shekl migirad ke ehtemale in hamani miane form va mohtava zaif shavad
albate man be shedat alaghe mandam ke dar bahse shoma sherkat konam va harfam ra bishtar bast daham ama moteasefane in roozha fonte farsi nadaram

کانون شعر مهر کرمانشاه گفت...

سلام. موضوعاتی را مطرح مس کنید که کمتر در دنیای مجازی به آن توجه می شود. قلمتان پایدار.
این ماه هم در انجمن دو شعر انتخاب شده اند که در وبلاگ مهر می نویسم.و....

ارشاد علیجانی گفت...

عکس روز آقای شهسواری چه خوبه

مریم رحمانی گفت...

سلام. ممنون از اینکه سر زدید و نظرتان راجع به شعرم گفتید. از اینکه با دقت خواندید سپاسگزارم. بی شک استفاده خواهم کرد. سربلند باشید.

مریم رحمانی گفت...

سلام. ممنون از اینکه سر زدید و نظرتان راجع به شعرم گفتید. از اینکه با دقت خواندید سپاسگزارم. بی شک استفاده خواهم کرد. سربلند باشید.

مریم رحمانی گفت...

سلام. ممنون از اینکه سر زدید و نظرتان راجع به شعرم گفتید. از اینکه با دقت خواندید سپاسگزارم. بی شک استفاده خواهم کرد. سربلند باشید.

مينا گفت...

سلام
خب ميشه به اين نتيجه رسيد كه قانون نسبيت انيستين نه تنها در علم فيزيك و نجوم، كه در تمام امور زندگي جاري و ساري هست :)
ممنون از وبلاگ خوبتون
من هم به روزم

زودیاک گفت...

درود

بحث عالیه اییه و واقعا" برای خودم هم میشه سوال بوده. در مورد ارزش گذاری در مواقع و شرایط مختلف. به امید اینکه ادامه پیدا کنه و دوستان شرکت کنن. و امیدواری دوم اینکه دوستان با دید باز به موضوع نگاه کنن.

دوست عزیز برای نبودنهایم هم ببخشید. بیشتر مزاحم خواهم شد.

این رو همین الان به ذهنم اومد. یک شعر تازه پست دادم. یکی از دوستان گفت که عالیه و اشکال هاش رو هم بهم گفت که مثلا در این قسمت اگه این کار رو انجام بدی خیلی بهتر میشه. ممنون میشم بخونید.

وقت خوش./

saeed gholami گفت...

اثر هنري در هر زمان معناي خاص خودش را دارد...و شايد در هر زمان معناي متفاوتي....اينكه شيوه ي برخورد ما با يك اثر چگونه است بر ميگرده به اينكه چه چيزي رو ملاك داوري قرار ميديم.نام-شهرت-ايراني يا خارجي بودن اثر-ابعاد-محل قرار گيري اثر فضاي كار نوع فرم-سبك يا حاشيه هاي اثر و...و مهم تر اينكه جايگاهمون نسبت به مخاطب يك اثر در چه سطحي هست ...
اما نقد اثر هنري در شرايط معاصر براي نقاشي به نظرم بسيار سختتر از دوره هاي قبل شده ..با ديدگاه ها و نظريه هايي كه هر روز(به جز جمعه ها!)!!به پيكر هنر و نقاشي ميزنند!معناي متفاوتي به شكل هنر(نقاشي) و نوع برخورد مخاطب با اثر هنري پديد آورده ميشود...
اينكه چه اثري را يك اثر هنري مي دانيم؟ بنظرم بهتر است بگويم-چه اثري را يك اثر هنري نميدانيم؟!

چراكه در اين زمان -همه چيزها- قابليت يك اثر هنري شدن را دارد...

rouzbeh sohani گفت...

ارشاد
با ندا کوچولوهای درونمان چه کنیم؟!
با این روزگار...
با این...

در کل روزگار غریبیست نازنین...
حتی چیزی برای در پستو نهان کردنم نمانده !!

امید گفت...

سلام .
بحث خوبیه .
به نظر من باید برخورد حرفه ای با یک اثر هنری متناسب با اقتضائات زمانی و مکانی ای باشه که اثر در اون شرایط پدید اومده . یعنی ببینیم هنرمند در چه جامعه ای با چه فرهنگی و در چه مقطع زمانی از لحاظ اجتماعی و حتی فردی ، اون اثر رو خلق کرده . البته من در نقد معتقدم نباید به خود شخص هنر مند کاری داشته باشیم . برخلاف مثال شما که گفتید حتی باید به شخص هنرمند هم توجه داشت . چون اون اصلاً قیاس مع الفارغ بود . به فرض هم که مثلاً بچه فیلی باشه که تابلویی رو بکشه اصلاً نباید اون تابلو رو در یک نمایشگاه کنار تابلو هایی مثلاً از استاد فرشچیان و کمال الملک و لئوناردو داوینچی بگذاریم و نقد کنیم . بلکه باید بایستیم تا فیل دیگه ای نقاشی بکشه بعد این دو تا اثر رو بدون توجه به خود شخص هنر مند فقط با توجه به اقتضائات زمانی و مکانی اون ها نقد کنیم . یا مثلاً اگر نابینایی نقاشی بکشه اصلاً نباید بگیم حالا چون این نابیناست و تونسته مثلاً به صورتی ابتدایی یک آدمک رو با همین نابیناییش بکشه و رنگ بزنه پس ارزش این تابلو از فلان نقاشی فلان استاد بزرگ بیشتره چون اون میدیده و این نمیدیده . بلکه باید اثر اون نابینا رو در مقایسه با یک نابینای دیگه و بدون در نظر گرفتن صفت نابینایی اون ها نقد بکنیم . میدونید آقا روزبه چرا من میگم نباید به خود شخص هنر مند در نقد ها اصالت بدیم ، چون در ا ون صورت بعضی هنرمندها ممکنه در یک مقطع زمانی کارهای بسیار خوبی خلق کنن که برای خودشون جایگاهی پیدا کنن . اما بعداً دیگه نتونن اون شکوفایی قبلی رو ادامه بدن . اما اگر مبنای نقد شخصیت هنری اون ها باشه کاراشون همیشه عالی به نظر میاد . البته این چیزا که میگم در مورد نقد حرفه ایست . اگرنه نقد غیر حرفه ای که توسط عوام انجام میشه هیچ زمانی هیچ قاعده ای رو نمیپذیره و با این که ممکنه اون هم از بعضی جهات به درد بخوره اما نمیشه خیلی روش حساب باز کرد . چون بیشتر احساسی و شخصیه .
تا بعد ...

ميرزايي گفت...

ندا كوچولو،كتاب مقدس،كشورهاي همسايه،سيل،اتش،نفت،نداهاي درون
"اين روزها
در سينه‌ام
كوهي جريان دارد
داغ..."

baran گفت...

من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می‌ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش‌ها می‌ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان‌ها می‌ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زنها می‌ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی ز آئینه می‌ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می‌ترسم!
من می‌ترسم
پس هستم
اینچنین می گذرد روز و روزگار من!
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می‌ترسم! …

baran گفت...

سطر دهم. سکوت معلَّق. صدای تو
پاراگراف ِ گمشـده‌ی چشـم‌های تو
کاما، سه نقطه، باز دو خط چرخش مداد
آغاز گم شــدن وســـط ِ ماجـــرای تو
اين شعر نيست. متن روايی‌ی ِ ساده‌ايست
که ختم می‌شود به شب و گريه … های تو
حالا غريبه‌ايم. ســه خط آنــطرف تَرَک
تَ تَ تَرَک … ، شکست، دل ِ آشنای تو
تکثير شد در آينه مردی که چشــم‌هاش
يک اســتعاره بود برای خـــدای تو
نسبیّت جديد به هم ريخت سطر قبل
- :تصحيح شد معادله: او شد به جای تو
*
هِی داد زد درون خودش مرد ِ نيــمه جان
هِی مرگ صـــرف کرد برای عـــزای تو
هِی مُرد، مَرد، مُرد، دوباره، سه‌باره مُرد
در خواب ديد روح خودش را جــدای تو
او بود و قصّـه‌ای که به پايان نمی‌رسيد
خــــط‌های ناتمام ِ پر از ردّ پای تو
ســطر دهم دوباره به عکس تو زُل زد و …
سيگار، دود، شــعر، … دوباره صــدای تو …

qazal azad گفت...

پرسش هايي درباره ي برخورد ...

جالبه كه آخرش به ندا كوچولو ها مي رسه و جالب تر اينه كه بقيه هم ادامه مي دن !!