یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۸

شعری از داریوش معمار


دوست دارم یک روز صبح
نه سوار ماشین های اهواز
نه آبادان
نه امیدیه
نه بهبهان بشوم
و بروم به هیچ کجا


از مجموعه ی"پارو زدن در خاک"

۲ نظر:

ناشناس گفت...

من بدون تو یعنی ...

banoye_baran_64 گفت...

از دیده ز رفتن تو خون می اید
بر چهره سرشک لاله گون می اید
بشتاب که بی تو جان ز غم خانه ی تن
اینک به وداع تو برون می اید