پنجشنبه، آبان ۲۳، ۱۳۸۷

...



در سالگرد پدر بزرگم، عروسکی برای 9 سالگی خواهرم خریدم که این روزها فقط گریه میکند. پدرم معتقد است باید برای بهبودی، حالش را بگیرد، من نظر خاصی ندارم و مادرم میگوید باید او را برای "چنگ هانگ" پست کنیم، که از این ستون به آن ستون فرج است. مادر بزرگ به دست های ما خیره است و با اشک، لب های شوهرش را با قیماق شیر مقایسه میکند، ما مدت ها ست که اینچنین نخدیدیم.
از این ستون تا آن ستون فرج است
ارشاد علیجانی

هیچ نظری موجود نیست: