پنجشنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۸

بریده شعری از هیوا مسیح


ما همه از یک قبیله ی بی چتریم

فقط لهجه هایمان ما را به غربت جاده ها برده است...

۳ نظر:

zahra mahoozi گفت...

سلام
ممنون که سرزید و لینک کردید
بابت تاخیر در سرزدن هم عذر خواهی می کنم راستش یه کمی گرفتار بودم
و در باره این قطعه شعر خیلی چسبید باید بگم که حق با آقای هیوا مسیحه واقعا که "همه ما از یک قبیله بی چتریم"

بهنام شریفی گفت...

سلام جیبسی
اول ممنون از نظرت
دومم اینکه دل به دل راه داره لعنتی
با این کلمه ی لعنتیت حال کردم
از صد تا جونم قربون گویاتر بود
انقدر احساساتی ندیده بودمت کولی
حالا کافیه دو روز زیر یه سقف باشیم طرفدار سینما ی عامه پسند با کیشلوفسکی تو رو چه کار؟؟؟
راجع به عکس کار باید بگم من غمو از پشت سر این گربه احساس کردم
و عجیب این بریده از هیوا چسبید
همه مون احتیاج داریم
به عشق
به رابطه
به رفاقت
به دیده شدن
به زمین خوردن
به کوفت
به زهر مار
به قول مادربزرگ در مسافران بیضایی:
لعنت به هر چی جاده اگر معنیش جداییه
دیگه نمی دونم چی بگم
دوست دارم رفیق...

rouzbeh sohani گفت...

salam
mer30 behname aziz
merci