دوشنبه، تیر ۰۸، ۱۳۸۸

بریده شعری از خاقانی شروانی(595-520)/همراه نقدی کوتاه


شورش

دریای

چشم من

به

زمین

رفت
------------------------------
زبان شعر زبانی متفاوت و منحصر به فرد است.
به این معنی که قرار نیست در آن مخاطبهای گوناگون به برداشتی مشابه برسند.
معنا(برداشت مخاطب از یک اثر) در شعر پویاست.
مانند دایره ای که هر چه شعاع وسیع تری داشته باشد
برداشت های بیشتری را در خود جای میدهد
و در ماندگارترین حالت این شعاع زمان خواهد بود.
این امکانیست که زبان در اختیار مخاطب قرار میدهد
به همین دلیل توجه به این موضوع
از اهمیت بسیاری در بررسی یک اثر برخوردار است.
اما این مقدمه ای بود برای بحث در مورد تازگی" بریده شعر خاقانی"
که در عین حال لزوم مطالعه و بررسی ادبیات کلاسیک را
بیش از پیش آشکار میکند.
در این بین ذکر این مطلب ضروریست که علت تغییر در فرم نوشتاری شعر
نشان دادن اهمیت نداشتن وزن در شعریت یک اثر ودر عین حال
دور کردن مخاطب از فرم دیداری کلاسیک به منظور ایجاد
دیدی متفاوت و تازه نسبت به آن است .
که البته قبل از این در دو اثر آقای عباس کیارستمی با نامهای
"حافظ به روایت کیارستمی" و "سعدی از دست خویشتن فریاد" اتفاق افتاده است.
و اما در مورد کار:
1. حضور جالب توجه کلمه ی"شورش" در ابتدای شعرو ایجاد بار متفاوت معنایی درمحور همنشینی
در کنار دریا و چشم.(البته در صورت ترجمه شدن اثر به زبانی دیگر دو معنایی از بین خواهد رفت )
و همچنین فرم شنیداری و دیداری "شورش"(البته در زبان فارسی)با حضور دو حرف "ش" و در عین حال بار معنایی قابل توجه آن.
2.ترکیب دریای چشم(اضافه ی تشبیهی) و ارتباط پیدا کردن دریا/چشم/شورش/زمین در طول کار.
(که البته تشبیه و استعاره باعث ایستا شدن شعر میشوند/و تشبیه باعث محدود شدن دایره ی برداشت مخاطب)
3.وزن مناسب با جنس کلمات (ایجاد آهنگ مناسب)-وجود هجاها ی بلند باعث ایجاد بار احساسی مناسب در خوانش اثرو همچنین حس اندوه میشود.
4.حضور کلمه ی"زمین" در انتهای اثر و شکل گرفتن فرم ریختن و رفتن .
5.استفاده از فعل "رفت" به عنوان مثال به جای "ریخت" که بار معنایی متفاوتی ایجاد میکند.
که همچنین حرف"خ" با دایره ی حروف به کار رفته در اثر(چ/ش/ف) از نظر حس شنیداری همخوانی ندارد.
روزبه سوهانی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

چه کسی مرا واداشت

تا طعم توت فرنگی های باغی را بچشم

که آنقدر از خانه ی تان دور است

که حتی نمی دانی کجاست!!!

از آینه، آب

گلهای بنفشه

گذر کن، نجاتم بده

همه ی جانم خواهش است

وسعت نگاه ات را

پنجره ایی ببخش

که من آن سویش

با فاصله ایی بلند

به انتظار بنشینم

rouzbeh sohani گفت...

سلام/پاسخ به سوال خانم طاهری:
در باره ی کنسرت در تهران باید بگم که فعلا برنامه ی خاصی نداریم.
البته تو تابستون سعی میکنیم اجرای شاهرود رو توی استدیو ضبط کنیم.