پنجشنبه، دی ۱۷، ۱۳۸۸

سرانجام... - شعری از رسول یونان


خواب، طعم عسل داشت
در بعدازظهرهایی که
آسمان کمی بالاتر از درخت کاج بود.
با این همه
ما به ایستگاه ها رفتیم
تا دورشدن را
از قطارها یاد بگیریم...
سرانجام از من و تو
تنها خرگوشی سفید
میان کومه های یونجه به خواب رفت.

هیچ نظری موجود نیست: