هانی بال! بیا اتاقتو جمع کن! میخوام اتاقتو مرتب کنم. کودکی از قاب تابلو خارج می شود. ... اواخر خرداد در خانه ی هنرمندان کودکی سفیدموی با کاردک نقاشی اش بازی بازی می کرد ودر هر بار چشم گذاشتن تصویر شاعری را درحالی که شعرش را می خواند بر بوم سُک سُک میکرد .
در مورد شیوه ی برخورد با اثر هنری فکر می کنم اینجا یک مسئله ای خیلی مهمه واین که اشخاصی که درمورد اثر هنری نظر می دهند چه اشخاص ودر چه جایگاهی هستند، فکر می کنم که همگی متفق القول باشیم که هیچ معیار ثابت، به آن معنا که بخواهیم یکسری ویژگی ها را برای آثارهنری در نظر بگیریم وبگوییم که اگر هر اثری، این ویژگیها را داشته باشد،یک اثر هنری است و درغیر اینصورت نیست،نداریم. که این مسلما پس از کسب اطلاعات و داشتن مهارت های تخصصی برای داشتن چنین جایگاهی است مثلا این شخصی که در مورد بچه فیل ندیده نظر می دهد درچه جایگاهی از نقد هنری قرار دارد بسیار حائز اهمیت است اما به کررات دیده شده که افراد متخصص هم گاه دچار چنین اختلافاتی در مورد جایگاه هنری یک اثر می شوند
ولی چیزی که من با در نظر داشتن تمام شرایط به شخصه بش رسیدم اینه که معیار اینکه چیزی اثرهنری تلقی شود (حداقل هنر معاصرقبل از آن کمتر اطمینان دارم )خصوصیت یا ویژگی های خاصی نیست که بتوان درون اثر مشاهده کرد،بلکه" شأن" خاصی ست که عالم هنر برای آن اثر قائل می شود وعالم هنر هم شامل هنرمندان(نقاشان،نویسندگان،آهنگ سازان و...)مدیران موزه ها،مدیران هنری،گزارشگران و مخاطبان حرفه ای ومنتقدان ونظریه پردازان وفیلسوفان هنری است که به نوعی با هم در ارتباط اند واین افراد اگر درمورد هنری بودن یک اثر به توافق برسند آن اثر هنری است درغیراینصورت نیست مثلا پس ازینکه" دوشان"،"کیج" ،"وارهول" واین قسم هنرمندان آثارهنری به شدت غیر متعارف خود را عرضه کردند کارشناسان متعددی در تشریح وتوضیح اینکه این آثارهنری وحتی بسیار هنری می باشند از پای ننشستند مثلا یکی از آنها دلیلی که برای هنر نامیدن" لگن توالت" دوشان می آورد این است: اثر خود خصوصیاتی دارد که لگن های عادی فی نفسه ندارند وآنها عبارتند از :جسارت،دریدگی،گستاخی،شوخ طبعی وزیرکی علاوه بر اینکه خلق این اثر به نوعی همراه با ایستادگی در برابر اصول مسلم واعتراض به ارزش های متعارف در هنر کلاسیک است. وپس از آن لگن دوشان مستحق نام هنر شد.... دقت که می کنم ماهم در دایره و پذیرای همین اوامر قرارداریم اما اینکه عالم هنر هم در هر پارادایم چه سمت وسویی دارد امریه که توسط طبقه قدرتمند تععین میشه.
سلام ممنون خانم سرلک جالب بود خیلی اتفاقا قصد داشتم اثر چشمه ی دوشان رو به زودی در وبلاگ بذارم. و البته میذارم. امیدوارم دوستان باهم وارد گفتگو بشن چون پیشترم نکته های قابل بحثی مطرح شده از سایرین. مثل :اثر،مولف،خودآگاهی،انسان... هر کدوم دریایی از بحث میتونن باشن.
۶ نظر:
آقا روزبه
جناب هانیبال هم که مرد.پدر نقاشی انقلاب...
یک فیلم مستند با حال درباره اش دارم.شاهرود که آمدی طلب کن... دیدنش برای تو می ارزد
سلام
ممنون
اتفاقا به زودی میام شاهرود
و حتما با کمال میل طلب خواهم کرد.
هانی بال!
بیا اتاقتو جمع کن!
میخوام اتاقتو مرتب کنم.
کودکی از قاب تابلو خارج می شود.
...
اواخر خرداد در خانه ی هنرمندان کودکی سفیدموی با کاردک نقاشی اش بازی بازی می کرد ودر هر بار چشم گذاشتن تصویر شاعری را درحالی که شعرش را می خواند بر بوم سُک سُک میکرد .
در مورد شیوه ی برخورد با اثر هنری فکر می کنم اینجا یک مسئله ای خیلی مهمه
واین که اشخاصی که درمورد اثر هنری نظر می دهند چه اشخاص ودر چه جایگاهی هستند،
فکر می کنم که همگی متفق القول باشیم که هیچ معیار ثابت، به آن معنا که بخواهیم یکسری ویژگی ها را برای آثارهنری در نظر بگیریم وبگوییم که اگر هر اثری، این ویژگیها را داشته باشد،یک اثر هنری است و درغیر اینصورت نیست،نداریم.
که این مسلما پس از کسب اطلاعات و داشتن مهارت های تخصصی برای داشتن چنین جایگاهی است مثلا این شخصی که در مورد بچه فیل ندیده نظر می دهد درچه جایگاهی از نقد هنری قرار دارد بسیار حائز اهمیت است
اما به کررات دیده شده که افراد متخصص هم گاه دچار چنین اختلافاتی در مورد جایگاه هنری یک اثر می شوند
ولی چیزی که من با در نظر داشتن تمام شرایط به شخصه بش رسیدم اینه که
معیار اینکه چیزی اثرهنری تلقی شود (حداقل هنر معاصرقبل از آن کمتر اطمینان دارم )خصوصیت یا ویژگی های خاصی نیست که بتوان درون اثر مشاهده کرد،بلکه" شأن" خاصی ست که عالم هنر برای آن اثر قائل می شود وعالم هنر هم شامل هنرمندان(نقاشان،نویسندگان،آهنگ سازان و...)مدیران موزه ها،مدیران هنری،گزارشگران و مخاطبان حرفه ای ومنتقدان ونظریه پردازان وفیلسوفان هنری است که به نوعی با هم در ارتباط اند واین افراد اگر درمورد هنری بودن یک اثر به توافق برسند آن اثر هنری است درغیراینصورت نیست
مثلا پس ازینکه" دوشان"،"کیج" ،"وارهول" واین قسم هنرمندان آثارهنری به شدت غیر متعارف خود را عرضه کردند
کارشناسان متعددی در تشریح وتوضیح اینکه این آثارهنری وحتی بسیار هنری می باشند از پای ننشستند
مثلا یکی از آنها دلیلی که برای هنر نامیدن" لگن توالت" دوشان می آورد این است:
اثر خود خصوصیاتی دارد که لگن های عادی فی نفسه ندارند وآنها عبارتند از :جسارت،دریدگی،گستاخی،شوخ طبعی وزیرکی
علاوه بر اینکه خلق این اثر به نوعی همراه با ایستادگی در برابر اصول مسلم واعتراض به ارزش های متعارف در هنر کلاسیک است.
وپس از آن لگن دوشان مستحق نام هنر شد....
دقت که می کنم ماهم در دایره و پذیرای همین اوامر قرارداریم
اما اینکه عالم هنر هم در هر پارادایم چه سمت وسویی دارد امریه که توسط طبقه قدرتمند تععین میشه.
سلام
ممنون خانم سرلک
جالب بود خیلی
اتفاقا قصد داشتم اثر چشمه ی
دوشان رو به زودی در وبلاگ بذارم.
و البته میذارم.
امیدوارم دوستان باهم وارد گفتگو بشن چون پیشترم نکته های قابل بحثی مطرح شده از سایرین.
مثل :اثر،مولف،خودآگاهی،انسان...
هر کدوم دریایی از بحث میتونن باشن.
ارسال یک نظر