که توسط هنرمند در سال 1917 از یک شرکت محصولات ساختمانی
در نیویورکی خریداری شده است.
دوشان شیء را به سادگی و با نام مستعار آر. مات امضا نمود
و سپس آن را برای یک نمایشگاه هنری فرستاد.
این شی عجیب و غریب، نمونه ی بارزی از سبکی بود
که طی آن یک شی معمولی و پیش پاافتاده را در نظر گرفته
و آن را در قالبی جدید و نا آشنا و خارج از استفاده متعارفش معرفی می کنند.
از طریق این اثر بود که دوشان برای اولین بار
مفهوم شی از پیش ساخته یا « حاضر آماده » را شرح داد،
ایده ای که از آن زمان به بعد بر روی هنرمندان بی شماری تاثیر گذارد.
دوشان در سال 1917، با حمایت از این گونه مجسمه ها،
و به دلیل تعصبات هنری مرسوم ( یعنی این که هنر چیست )،
شدیدا به مبارزه طلبیده می شد.
وی چنین بیان کرد که، این مهم نیست که آیا آقای مات
با دستان خودش اثر را ساخته یا نه ؟
چیزی که اهمیت دارد، آن است که او آن را انتخاب کرده است.
بنابراین به وجود آوردن مهم نیست بلکه ایده و انتخاب مهم است.
۱ نظر:
سلام
(هنر ارتباط روح است با روح)نه شخص با شخص.حرف دل ست با دل نه عقل با عقل؛و اين بيان هرچه از قراردادهاي از پيش تعيين شده فاصله بگيردهنري تر(روحي تر)خواهدشد.
البته نه به همين سادگي!!!
درين بين مساله اصلي و اساسي ارتباطي ست كه با مخاطب برقرار ميشود.از نگاه من غايت هنر اين ست كه از سويي هر چه بيشتر از قراردادها فاصله بگيردواز سوي ديگرارتباط عميق تري با مخاطب برقراركند،كه دومي از اولي مهمترست و ان را تحت الشعاع قرار مي دهد.شايد تفاوتي نكندكه اثر هنري خلق شده يا انتخاب،اما غير قراردادي بودن توام با انتقال عميق تر تجربه شرط ست.
حال اگر كسي ميتواند با اين اثر"به طور خاص" ارتباط روحي برقرار كند ميتواند ان را هنري بخواند.اگر نميتواندحرف هنرمند؟را بيرون بكشدميتوانداز ان بگذرد.واگر به صرف هنرمند دانستن اين اقا اين كار را اثر هنري ميداند...
"و اينكه اين نظرشتابزده رو خودم هم هنوز با قطعيت قبول ندارم"
ارسال یک نظر