سپید سیاه ارغوانی
دوشنبه، مهر ۱۲، ۱۳۸۹
يك وَ صد
او يك نگاه داشت
به صد چشم مي نهاد
او يك ترانه داشت
به صد گوش مي سرود
من صد ترانه خواندم و
نشنود هيچكس
من صد نگاه داشتم و
ديده اي نبود ...
از نصرت رحماني
۲ نظر:
محمد شهسواری گفت...
"دیده ای نبود..."
مرسی
۱۲ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۱۶:۲۴
سی یا مک مهاجری
گفت...
مادر بزرگ که می میرد دیگر نمی میرد!
۱۳ مهر ۱۳۸۹ ساعت ۳:۱۷
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۲ نظر:
"دیده ای نبود..."
مرسی
مادر بزرگ که می میرد دیگر نمی میرد!
ارسال یک نظر