آری
آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند و می روند
یکی در باد
یکی در باران
یکی در مه
و بی رحم ترینشان در برف...
اما نه برف بود
نه باران
نه مه
نه باد
تنها ساعت ده و ده دقیقه ی شب بود
و آری گلم ، دلم ، این اشکها خون بهای عمر رفته ی من است...
آدمها به همان خونسردی که آمده اند
چمدانشان را می بندند و می روند
یکی در باد
یکی در باران
یکی در مه
و بی رحم ترینشان در برف...
اما نه برف بود
نه باران
نه مه
نه باد
تنها ساعت ده و ده دقیقه ی شب بود
و آری گلم ، دلم ، این اشکها خون بهای عمر رفته ی من است...